راننده مؤمن (+عکس)
میثم رشیدی در گوگل پلاس نوشت:
امروز میدان پونک، رفتم سوار تاکسی خطی ولیعصر شدم .
اونقدر باد میزد که ماشینو تکون میداد؛هوا هم که سرد!
اولین نفری بودم سوار ماشین شدم .
صدای اذان بلند شد .
راننده رفت از تو صندوق ماشین یه سری وسیله برداشتو رفت تو پناه ماشین همکارش که کمتر باد بخوره .
یه تیکه فرش پهن کرد ، با یه بطری آب وضو گرفت ، یه مهر از جیبش در آورد گذاشت روی فرش
شروع کرد نماز خوندن .
سلام نماز عصر رو که داد مسافر آخر هم سوار شد .
سریع جمع کرد و سوار شد به قول خودش آتیش کرد و رفتیم.
امروز میدان پونک، رفتم سوار تاکسی خطی ولیعصر شدم .
اونقدر باد میزد که ماشینو تکون میداد؛هوا هم که سرد!
اولین نفری بودم سوار ماشین شدم .
صدای اذان بلند شد .
راننده رفت از تو صندوق ماشین یه سری وسیله برداشتو رفت تو پناه ماشین همکارش که کمتر باد بخوره .
یه تیکه فرش پهن کرد ، با یه بطری آب وضو گرفت ، یه مهر از جیبش در آورد گذاشت روی فرش
شروع کرد نماز خوندن .
سلام نماز عصر رو که داد مسافر آخر هم سوار شد .
سریع جمع کرد و سوار شد به قول خودش آتیش کرد و رفتیم.

+ نوشته شده در چهارشنبه پانزدهم شهریور ۱۳۹۱ ساعت توسط انجمن اسلامي شهيد ادواردو آنييلي
|
این وبلاگ متعلق به اولین انجمن اسلامی شهر اصفهان و تنهامجموعه فعال در رابطه با شهیدمظلوم ادواردو آنیلی(مهدی) است که تحت نظارت سازمان تبليغات اسلامي در اصفهان مستقر و در سطح بينالمللي فعالیت می کند..در حال حاضر اكثر نمايشگاههاي اين انجمن به چندين زبان ترجمه و در كشورهاي مختلف به نمايش در آمده است.